#بزرگترین افتخار

 

پسر کوچولو به مادر خود گفت: مادر داري به کجا مي روي؟

مادر گفت:عزيزم بازيگري معروف که از محبوبيت زيادي برخوردار است به شهر ما آمده است. اين طلايي

ترين فرصتي است که مي توانم او را ببينم و با او حرف بزنم، خيلي زود برميگردم. اگر او وقت آن را

داشته باشد که با من حرف بزند چه مي مي شود.

و در حالي که.


داستان کوتاه

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

داستانک ۳۶۱

داستانک۳۶۰

مي ,مادر ,کوتاه ,حرف ,داستان ,  ,داستان کوتاه ,زود برميگردم ,خيلي زود ,بزنم، خيلي ,برميگردم اگر

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قصه وب نوشتهای یک دامپزشک مجله ای پر از مقالات کاربردی shimamohammadzade neginetc تاریخچه ی ذهن من simorghvector کتابخانه عمومی شهدای چمران ماهشهر شرکت سامان بایگان antiboys18